حرکت متعالیه مرگ درمثنوی معنوی
Authors
Abstract:
از نظر مولوی عشق محرّکِ اصلی، در سیرِ استکمالیِ جهان هستی است، و این سیر شاید با حرکت جوهری در «حکمت متعالیه» بیارتباط نباشد. هر چند تفاوتی نیز دیده میشود و آن اینکه مولانا حرکت استعلایی را در کل جهان هستی جاری و ساری میداند؛ ولی حرکت جوهری مربوط به جواهر است. بر اساس این پژوهش، توصیفها و تمثیلهایی که در مثنوی برای مرگ به کار میرود به سه نوع قابل تقسیم است: حسی، که در این نوع تمثیلها به امور محسوس و ملموس میپردازد. طبیعی، برخاسته از دامان طبیعت میباشد و بیانگر پیوند عمیق مولوی با طبیعت. و سرانجام، توصیفاتِ خیزان که همچون ذهنِ سیّال مولانا پرتحرک است.
similar resources
پاسخ نقدهای احسائی به اثبات حرکت جوهری در حکمت متعالیه
یکی از مهمترین مبانی فلسفی حکمت متعالیه حرکت جوهری است که ملاصدرا از طریق حرکت اعراض و متغیر بودن علّت متغیر به اثبات آن پرداخته است. شیخ احمد احسائی بر آن است که به دلیل فاعلیت خداوند نسبت به همه موجودات، جوهر، علّت عرض و فاعل حرکت آن نیست و مبانی ملاصدرا در زمینه فاعل حرکت جوهری و وحدت وجود (یکی بودن محرّک و متحرّک) منجر به دهری و مادی گرائی میگردد. احسائی با طرح اراده و اختیار داشتن جمادات، ت...
full textهوش معنوی؛ مولفهها و مبانی آن در حکمت متعالیه
هوش معنوی در سالهای اخیر از جمله سازههای مورد توجه در روانشناسی محسوب میشود. از دست دادن امید به زندگی و احساس یاس و ناکامی در انسانهای عصر تکنولوژی، روانشناسان را به شناسایی سازهای راهگشا برای انسان واداشت که به هوش معنوی یا وجودی معروف است که بالاترین سطح هوشی و قویترین نوع سازگاری فرد با محیط محسوب میشود. از طرفی معنویت یکی از ارکان مهم فلسفه صدرا محسوب میشود و گرچه اصطلاح هوش معنو...
full textنفی اشتراک معنوی مفهوم وجود در عرفان و حکمت متعالیه
در علمِ منطق اشتراک لفظی و اشتراک معنوی بر اساسِ وضعِ اعتباری اهلِ زبان تعریف شده است، اما ملاصدرا با اشاره به اینکه فیلسوف اهمیتی برای معانیِ لغوی و عرفی قائل نیست، این دو اصطلاح را دربارة حقایق اشیا و ارتباط لفظِ واحد با آنها تبیین کرده است. بنابر «وحدت تشکیکی وجود» مفهوم وجود مشترک معنوی است، زیرا حاکی از حقیقت واحدی است که در همة موجودات مشترک است، اما بنابر «وحدت شخصی وجود» که ابنعربی با کشف...
full textمرگ و مرگ اندیشی در مثنوی معنوی
مولانا از جمله شاعرانی است که فراوان از مرگ سخن گفته است. واکنش او به مرگ واکنشی مثبت است. او نه تنها از مرگ نمی گریزد، بلکه مشتاقانه به سمت آن در حرکت است. این واکنش در آثار او به ویژه، مثنوی به خوبی نمایان است. او برخلاف برخی چون خیام که با اکراه به مرگ نگریسته اند از کسانی است که مرگ را ستوده و به گرمی از آن استقبال کرده است. از این رو شاعری مرگ ستاست و نگاهش به مرگ نگاهی عرفانی است. نخستی...
جایگاه مرگ در روند حرکت استکمالی نفس از نظر ملاصدرا
ملاصدرا مرگ طبیعی را امر وجودی و لازمه ی استکمال نفس در فرآیند حرکت جوهری می داند و بر همگانی بودن و لطف بودن آن معتقد است و مرگ ارادی را وسیله ای برای پاکی و از بین بردن هوای نفس به اختیار سالک می داند. عاملی که نگاه ملاصدرا از مرگ، را متفاوت کرده است حرکت جوهری نفس و عالم طبیعت است. او با ابتکار نظریه حرکت جوهری به تبیین مرگ میپردازد. نفس انسانی ابتدا به صورت ماده است که جوهره تبدیل به مجرد ...
full textMy Resources
Journal title
volume 5 issue None
pages 139- 158
publication date 2014-06
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
No Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023